در ایام نوروز هستیم؛ ایام نو شدن طبیعت و از آن برتر و مهم تر ، نو شدن انسان ها؛ و نوشدن وابسته است به از بین بردن کینه ها در دل و کدورتهای میان اطرافیان؛ بهترین زمان برای صله رحم؛ حال صله رحم چگونه باشد؟ برای پاسخ این پرسش نگاهی به سیره امام می اندازیم تا آشنا شویم و صله رحم برتر را بشناسیم...
ازجمله الطاف الهي كه خداوند در اثر بعضي از اعمال بندگان، آنان را موردعنايات خاصه خود قرار داده و از نعمتهاي بيكران خود بهرهمند ميكند، صلهرحم است.
يكي از ملاكهاي مردمداري، برقراري روابط مطلوب با خويشان و نزديكان است؛ زيرا آنان كه در صلهرحم آزمون موفقي را پشتسر ميگذارند، قادر خواهند بود در گسترهاي وسيعتر كه ارتباط با مردم است، موفقيت بيشتري داشته باشند.(1)
انسان براي زندگي اجتماعي خود نياز به ارتباط با يكديگر دارد تا از تنهايي بيرون آيد و شادابي روحي خود را در ادامه زندگي حفظ كند. خداوند سبحان، روابطي كه نقش حياتي در محبت و صفاي زندگي اجتماعي بشر دارد، را تحت دستورات واجب و مستحب خويش قرار داده، تا زندگي اجتماعي و خانوادگي، گرماي بيشتري پيدا كند؛ مثل ارتباط با محرمها و اقوام و خويشان كه در صدر آنها پدر و مادر، برادر و خواهر، عمو و دايي، عمه و خاله هستند.(2)
معناي صله
«صله» بهمعناي عطا، احسان، دهش و جايزه است و معناي مصدري آن پيونددادن، نيكي و عطاكردن و ارتباطبرقراركردن ميباشد.(3)
همچنين «صله» در لغت به معناي احسان و دوستي آمده است و مراد از «رَحِم»، خويشاوندان و بستگان ميباشد.(4)
در جاي ديگر، در اصطلاح، صله رحم بهمعناي محبت و سلوكداشتن با خويشان و نزديكان آمده است.(5)
فضائل صله رحم
امامرضا(ع) در باب اهميت و فضائل صلهرحم ميفرمايد:
«صِلْ رَحِمَكَ وَ لَوْبِشَرْبةٍ مِنْ مَاءٍ وَ أَفْضَلُ مَا تُوصَلُ بِهِ الرَّحِمُ كَفُّ الْأَذَىعَنْهَا وَ صِلَةُ الرَّحِمِ مَنْسَأَةٌ فِى الْأَجَلِ مَحْبَبَةٌ
فِىالْأَهْلِ»؛
با رَحِمتصله كن، اگرچه به يك شربت آبي باشد و بهترين صلهرحم، آزارنرساندنبه اوست. همانا صلهرحم، مرگ را به تأخير مياندازد و دوستى خانواده (صلح و صفا و صميميت) ميآورد.
حضرترضا(ع) صلهرحم را در رديف نماز و زكات قرار ميدهد و همگان را به انجام آن امر ميكند:
«اِنَّاللّهَ اَمَرَ بِثَلاثَةٍ مَقروُنَةٍ بِها ثَلاثَةٌ اُخري، اَمَرَ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ فَمَن صَلّي وَ لَم يُزَّكِ لَم يَقبَل مِنهُ صَلواتُهُ، وَ اَمَرَ بِالشُّكرِ
لَهُ وَ لِوالِدَيهِ فَمَن لَم يَشكُر والِدَيهِ لَم يَشكُرِاللّهَ وَ اَمَرَ بِالتِّقاءِاللّهِ وَ صِلَةِالرَّحِمِ، فَمَن لَميَصِل رَحِمَهُ لَميَتَّقِاللّهَ
عَزَّوَجّلَّ.»؛
خداوند عزوجل، سهچيز را با سهچيز ديگر همراه ساخته است:
1. به اقامه نماز وپرداختن زكات با هم فرمان داده است ؛ پس هركه زكات نپردازد، نماز او قبول نيست.
2. بهسپاسگزاري از او(خدا) و سپاسگزاري از پدر و مادر با هم فرمان داده است؛ پس هركه ازپدر و مادرش سپاسگزاري نكند، از خداوند سپاسگزاري نكرده است.
3. به رعايت تقواو صلهرحم با هم فرمان داده است؛ پس هركس صلهرحم نكند، تقواي الهي را رعايت نكردهاست.(7)
در برخي ديگر از احاديث امام(ع) نيز به اهميت صلهرحم اشاره شده است:
- «صِلَةُالرَّحِمِ وَ حُسنُالجَوارِ زِيادَةٌ فِيالاَموالِ»؛ پيوند خويشاوندي و حسن همسايگي، اموال را زياد ميكند.(8)
- «إِنَّ رَحِمَ آلِ مُحَمَّدٍ الْأَئِمَّةِلَمعلَّقةٌ بالْعرْشِ تقُولُ اللَّهُمَّ صِلْ مَنْ وَصَلَنِى وَاقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِى ثُمَّ هِيَ جارِيةٌ بعْدَهَا فِي
أَرْحَامِالْمُؤْمِنِينَ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ وَ اتَّقُوااللّهَالَّذِىتَسائَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحامَ»؛
همانا رحم آلمحمد، يعنى ائمه عليهمالسلام، به عرش آويخته است و مىگويد: بارخدايا بپيوند هركه مرا بپيوندد و ببر از هركه از من ببرد و بعد از اين هم اينموضوع نسبت به ارحام مؤمنين جريان دارد. سپس (حضرت) اين آيه را تلاوت فرمود: «ازخدايي كه به نام او بازخواست شويد و از بريدن ارحام پروا كنيد».(9)
- «مَا نَعْلَمُشَيْئاً يَزِيدُ فِىالْعُمُرِ إِلَّا صِلَةَالرَّحِمِ حَتَّى إِنَّالرَّجُلَيَكُونُ أَجَلُهُ ثـَلَاثَ سـِنـِيـنَ فَيَكُونُ وَصُولًا لِلرَّحِمِ فَيَزِيدُاللَّهُ فِى
عُمُرِهِ ثَلَاثِينَ سَنَةً فَيَجْعَلُهَا ثـَلَاثـاً وَ ثـَلَاثينَسَنَةً وَ يـَكُونُ أَجَلُهُ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَسَنَةً فَيَكُونُ قَاطِعاًلِلرَّحِمِ فَيَنْقُصُهُاللَّهُ
ثَلَاثِينَسَنَةً وَ يَجْعَلُ أَجَلَهُ إِلَىثَلَاثِ سِنِينَ»؛
چـيـزى كـه عمر را زياد كند جز صلهرحم نميدانيم، تا آنجا كه مـردى كـهاجلش سهسال است و او صلهرحمكننده است، خدا سيسال به عمرش ميافزايدو آن سهسال را سيوسهسال ميكند و مردى كه عمرش سيوسهسال است و قطعرحم ميكند، خدا سيسالش را كم ميكند و عمرش را سهسال قرارميدهد.(10)
- «وَقِّرُوا كِبارَكُم وَارحَمُوا صِغارَكُم وَ صِلُوا اَرحامَكُم.»؛ به بزرگترهايتان احترام بگذاريدو با كوچكترها مهربان باشيد و
صلهرحم كنيد.(11)
- «مَن سَرَّهُ اَن يُنسَاُ في اَجَلِهِ وَ يُزادُ في رِزقِهِ فَليُصِلَ رَحِمَهُ»؛ كسي كه مسرور ميشود از اينكه اجلاو طولاني گردد و روزي او زياد شود، پس بايد صلهرحم كند.
- صلهرحم اجل را به تأخير مياندازد و در بين اقربا، محبت ايجاد ميكند.(12)
- دوچيز موجب زيادي اموال و ثروت ميشود: اول، صلهرحم و دوم، خوب و نيكو همسايهداريكردن(13)
- «تزاوَرُوا تحابوا و تصافحُوا و لا تحاشموا»؛ به ديدن يكديگر رويد تا يكديگر را دوست داشته باشيدو دستيكديگر را
بفشاريد و به هم خشم نگيريد.(14)
امامرضا(ع) فرمود كه پدرم عليبن ابيطالب از پيامبر اكرم(ص) نقل كرده است:
«مَن ضَمِنَ لي واحِداً ضَمِنتُ لَهُ اَربَعَةً: يَصِلُرَحِمَهُ، فَيُحِبُّهُ اَهلَهُ، وَ يُوَسِّعُ عَلَيهِ في رِزقِهِ، وَ يَزدادُ في اَجَلِه، وَ
يُدخِلُهُاللّهُ الجَنَّةَالَّتي وَعَدَهُ»؛ هركس يكچيز را براي من ضمانت كند من چهارچيز را براي او ضمانت ميكنم: با خويشاوندان خود رابطه داشته باشد تا خدا او را دوست بدارد، به او روزي فراخ دهد، عمر او را طولاني كند و او را به بهشتي كه وعده داده است وارد كند.(15)
مرحوم شهيد اول گفته است: صلهرحم، در واجب به آن مقداري است كه آدمي را از قطعرحم بيرون آورد زيرا قطعرحم از گناهان كبيره است.(16)
از محمدبن اسماعيلبن بزيع است كه گفت از امامرضا(ع) شنيدم:
«لايَجمَعُالمالُ اِلّا بِخَمسِ خِصالٍ: بِبُخلٍ شَديدٍ، وَ اَمَلٍ طَويلٍ، وَ حِرصٍ غالِبٍ، وَ قَطيعَةِالرَّحِمِ، وَ ايثارِالدُّنيا عَلَيالآخِرَةِ»؛
مال جز با پنجخصلت در يكجا جمع نميشود: بخل شديد، آرزوهاي دور و دراز، حرص غالب، قطع رابطه با خويشاوندان، مقدمداشتن دنيا بر آخرت.(17)
عميربنزيد گفت: يكروز با عدهاي در حضور امامرضا(ع) نشسته بوديم. در اين موقع، صحبت از محمدبنجعفر صادق،
عموي حضرت(ع)، به ميان آمد. امامرضا(ع) درباره او فرمود: من با خود عهد و پيمان بسته و تصميم گرفتهام كه هرگز
با وي زير يك سقف قرار نگيرم. با شنيدن ايــن جمله، با خود گفتم: امام رضا(ع) از يك طرف به ما سفـــارش احسان،
نيكي و صلهرحم ميكند و از طرف ديگر، خــودش درباره عمويش چنين ميگويد!؟ در اين افكار بودم كه حضرت رو به
من كرد و فرمود: اين روش هم از نيكي، خيــر خواهي و صلهرحم اســـت؛ زيرا وقتي او با من معاشرت و همنشيني
كند، مردم سخنان او را تصديق ميكنند، ولي اگر با هم رفتوآمد نكنيــم، مردم حرفهاي او را نميپذيرند. (در تاريخ
آمده كه محمدبنجعفر در مكه قيام كرد و مردم را به رهبري خويش دعـوت نمود و اسم خود را اميرالمؤمنين گذاشت
و با او به خلافت بيعت كردند).
پي نوشتها:
1. مهارتهاي زندگي در سيره رضوي، محمدرضا شرفي، ص64
2. انديشههاي رضوي، احسان زاهري، ص201
3. فرهنگ عميد
4. لغتنامه دهخدا
5. المنجد، ج2، ص2188
6. اصول كافى، ج3، ص222
7. عيون اخبارالرضا، ج1، ص258
8. اصول كافى، ج2، ص157
9. همان، ج3، ص228
10. همان، ص224
11. عيون اخبارالرضا، ج2، ص265
12. عليبنموسي(ع) امامِ رضا، مرضيه محمدزاده، ص542
13. مستدركالوسائل، ج15، ص241
14. بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۴۷
15. آيين زندگي از ديدگاه امامرضا(ع)، محسن كتابچي، ص220
16. همان، ص216
17. همان، ص248